برای بسیاری این سوال وجود دارد که طلبهها یا همان آخوندها در حوزههای علمیه چه میکنند؟ این پرسش از خود من بسیار شده است از دوست و آشنا گرفته تا غریبه و رهگذر؛ چه کسانی که برای انتخاب مسیر زندگی مشورت گرفتهاند و چه کسانی که از سرکنجکاوی پرسیدند و یا کسانی با لحن طلبکارانه که شما چه کاری برای این مملکت میکنید؟
و از جهتی شاید پرداختن به این مسئله که اساسا کار آخوندها چیست؟ چه رسالتی دارند؟ چه فایدهای برای جامعه دارند و چه نقشی در جامعه ایفا میکنند، کمک کننده باشد برای تصحیح بعضی تصورات و باورهای غلط و با تغییر نگرشها نسبت به این بخش از جامعه، تعامل و ارتباط با ایشان با بصیرت و بینش و آگاهی بیشتر باشد.
هویت طلبگی در یک کلمه «دینپژوهی متعهدانه» میباشد.
متعهدانه هم یعنی: ایمان دارد، عملصالح دارد، و به دنبال اصلاح و تحقق هم هست.
کمیتوضیح بیشتر:
بیرون از حوزهعلمیه و فضای طلبگی نیز «دینپژوهی» وجود دارد و ازقضا آثار و تولیداتی هم دارند که حتی مورد مراجعه طلبهها و حوزویان نیز قرار میگیرد؛ چه در دانشگاههای غربی و چه شرقی و چه حتی بیرون از فضای دانشگاهی و آکادمیک. امّا دینپژوهی که در حوزه علمیه رواج دارد و اساس حوزههای علمیه است و همچنین هویت طلبگی به آن قوام مییابد، دینپژوهی «متعهدانه» است. این تعهد یعنی اینکه ایمان به آن دین دارد و همچنین خود نیز اعمالصالح انجام میدهد و از دستورات و توصیههای آن دین پیروی میکند و علاوه بر همهٔ اینها که تاحدودی در حیطه فردی است، بلکه بهپا میخیزد برای اصلاح و تحقق آن دین؛ به عبارت دیگر دردمندانه پژوهشدینی میکند. و اساسا به دنبال اقامه دین است که وارد وادیهای مختلفی از علوم میشود و در دانشهای متعدد تخصص کسب میکند.
چه بسیار دینپژوهانی که بعد از کلاس درس و بعد از ساعت کاری در دانشگاه، مشغول شراب و رقص و پایکوبی و احیانا دختربازی میشوند و به آن پژوهش خود اگر به چشم یک منبع درآمد نگاه نکنند، حداقل خودشان ایمان ندارند؛ اما در دینپژوهی حوزههای علمیه کاملا متفاوت است با آنچه در فضای آکادمیک رایج است. هویت طلبگی -اگر نگوییم عمده آن- حداقل یک بال آن همین «ایمان و عمل صالح» است؛ و بال دیگر «دینپژوهی» است و همه برای اقامه دین و تحقق آن. و دینپژوهی غیر متعهدانه اساسا در حوزه علمیه بیمعنا است.
اگر این تعهد یعنی ایمان، عمل صالح و قیام برای اصلاح و تحقق از دینپژوهی حوزهها گرفته شود، بیهویت میشوند. حوزه دانشگاه نیست که صرفا درسی خوانده شود و تمام بلکه نسبت به پژوهش خود تکلیف و تعهد دارد؛ متعهد به تحقق دین در جامعه و اصلاح جامعه میباشد. دین الهی برای کتاب و دفتر نیست بلکه برای عمل و برای سعادت بشری است.
بله طلبگی به نحوی رسالت است؛ البته رسالتی پیامبر گونه؛ وجه تشبیه از همین باب تعهد است؛ از همین باب است که مصلِح اجتماعی هستند و وظیفه اصلاح جامعه بر دوش ایشان است و وجه افتراق نیز در «دینپژوهی» است؛ چرا که علم پیامبرانْ الهی بوده ولی طلبه باید درس بخواند و پژوهش کند و به دنبال کسب علم باشد.