پنجره

سهمِ من زِ آسمانِ معرفتش ❁ قدرِ یک پنجره است زین دوار

پنجره

سهمِ من زِ آسمانِ معرفتش ❁ قدرِ یک پنجره است زین دوار

طلبه|دُچار کتاب|سرگرم با ‎قلم

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انقلاب اسلامی» ثبت شده است

بازی ایران و قطر را دیدید؟ هنگامی که سرود ملی پخش می‌شد و تماشاگران و بازیکنان باهمدیگر سرود ملی را همخوانی می‌کردند را هم دیدید؟

اگر این قسمت از مهم بازی را از دست داده‌اید، حتما ببینید؛ لازم نیست گوگل‌کنید، برای‌تان آورده‌ام:

 

 

به خصوص به ثانیه ۲۴ دقت کنید؛ تماشاچی‌ها در حال زمزمه چه‌مضمونی هستند؟ دخترانی که «ز ز آ» می‌خواهد آنها را از خود و دشمن این خاک و بوم کند؛ پرچم ایران را پوشیده‌اند و سرود ملی زمزمه می‌کنند؛ آن‌هم چه مضامینی؛ پیامت ای امام استقلال آزادی ...

بله این است معجزه انقلاب اسلامی؛ انقلابی که باید آن را انقلاب اندیشه‌ها خواند؛ انقلاب آگاهی.
در خفقانی که امانیزم در شرق و غرب ایجاد کرده بودند و هیچ کس راهی برای برون رفت از این خفقان نمی‌شناخت و جهان روبه‌سوی ناامیدی داشت؛ نوری معجزه‌گون در ایران ۵۷ درخشید و هژمونی شرق و غرب را درید و راهی نو درانداخت. و مگر با جز آزاداندیشی می‌توان از چنبره هژمونی شرق و غرب نجات پیدا کرد؟ مگر جز آزاداندیشان می‌توانند برای خرق پارادایم غالب به پاخیزند؟ اصلا مگر جز آزاداندیش در چنین اوضاعی که جهان گرفتار آن بود و راهی جز شرق یا غرب نمی‌دید، می‌تواند به قیام فکر کند؟ مگر جز آزاداندیش می‌تواند به پا خیزد؟ حاشا و کلا!

+ فیلمی از همخوانی سرود ملی توسط تماشاگران

۲۲ بهمن سالروز این معجزه را تبریک می‌گویم!
در پاسداشت این نعمت الهی؛
پرشور در راهپیمایی شرکت خواهیم کرد!
و همچنین در انتخابات

  • حامد خواجه

پیرمردی از اهالی یکی از روستاهای چهارمحال می‌گفت شما قدر این نعمت انقلاب را نمی‌دانید و نمی‌فهمید! باید بیایید از من بپرسید که بگویم این انقلاب چه نعمتی است و چه چیز‌هایی به ارمغان آورده است؛ یکی از آن‌ها این است که من قبل از انقلاب با وجود آنکه جوان باهوش و زرنگی بودم، حتی نمی‌دانستم نام خان محل خودمان چیست! ولی الان به برکت این انقلاب اخبار را دنبال می‌کنم که ببینم چه کسی رئیس‌جمهور آمریکا شد.


ما به انقلاب اسلامی تا چه اندازه به عنوان یک نعمت نگاه می‌کنیم؟ تا به حال چند ثانیه از عمرمان را برای تفکر و تامل در فهم عمق نعمت انقلاب صرف کردیم؟ آنقدر مشغول «بیهودها» شده‌ایم که فرصت تامل نداریم؛ کاش فقط کمی از تاریخ ۵۰ سال قبل از انقلاب را تورق کنیم تا کمی متوجه بشویم که این انقلاب چه نعمت بزرگی است و چه چیز‌هایی برای ما داشته است و ما نه تنها شکر آن را به جای نمی‌آوریم که بلکه حتی آن را نمی‌شناسیم که شکر نعمت کنیم و مدام در حال کفر نعمت هستیم و خدا نیاورد آن روز را که نعمت از کف بیرون رود!

  • حامد خواجه

به مناسبت سال روز این عید عزیز و مبارک، یعنی دوازدهم فروردین ۱۳۵۸ که نتیجه همه پرسی نظام جمهوری اسلامی ایران اعلام شد و ۹۸/۲ درصد آراء به جمهوری اسلامی «آری» گفته بودند و رژیم طاغوتى را براى همیشه به زباله دان تاریخ‏ انداختند، پیام حضرت امام به ملت ایران را برای‌تان بازنشر می‌کنم؛ هر چند گفتنی‌ها زیاد است ولی حیف است که با طولانی کردن این یادداشت، خدایی نکرده این پیام ارزشمند حضرت امام را از دست بدهید.


منبع: صحیفه امام، ج‏۶، ص: ۴۵۲

پیام [به ملت ایران (۱۲ فروردین روز «جمهورى اسلامى»)]

زمان: ۱۲ فروردین ۱۳۵۸/ ۳ جمادى الاول ۱۳۹۹

مکان: قم‏


بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ‏ 

صَدَقَ اللَّه‏ الْعَظیمْ.

من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهى، که با استکبار خود آنان را خفیف‏ شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک مى‏گویم. خداوند تعالى بر ما منت نهاد و رژیم استکبار را با دست تواناى خود که قدرت مستضعفین است در هم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشواى ملتهاى مستضعف نمود، و با برقرارى جمهورى اسلامى، وراثت حقه را بدانان ارزانى داشت. من در این روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهورى اسلامى ایران را اعلام مى‏‌کنم. به دنیا اعلام مى‏‌کنم که در تاریخ ایران چنین رفراندمى سابقه ندارد، که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوقها هجوم آورده و رأى مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتى را براى همیشه در زباله دان تاریخ دفن کنند.

من از این همبستگى بیمانند که جز مشتى ماجراجو و بی‌خبر از خدا، همه و همه به نداى آسمانى‏ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً لبیک گفتند، و با تقریباً اتفاق آرا به جمهورى اسلامى‏ رأى مثبت دادند و رشد سیاسى و اجتماعى خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر مى‌‏کنم. مبارک باد بر شما روزى که پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنج‌هاى طاقت‌فرسا، دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پاى درآوردید، و با رأى قاطع به جمهورى اسلامى، حکومت عدل الهى را اعلام نمودید. حکومتى که در آن، جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده مى‌‏شوند و نور عدالت الهى بر همه و همه به یک طور مى‌‏تابد، و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان مى‏‌بارد. مبارک باد شما را چنین حکومتى که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و لر و کرد و بلوچ مطرح نیست. همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برترى و به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است.

مبارک باد بر شما روزى که در آن تمام اقشار ملت به حقوق خود مى‌‏رسند، فرقى بین زن و مرد و اقلیت‌هاى مذهبى و دیگران در اجراى عدالت نیست. طاغوت دفن شد و طغیان و سرکشى به دنبال او دفن مى‏‌شود، و کشور از چنگال دشمن‌هاى داخلى و خارجى و چپاولگران و غارت‏‌پیشگان نجات یافت. اینک شما ملت شجاع، پاسداران جمهورى اسلامى هستید. اینک شما هستید که باید این ارث الهى را با قدرت و قاطعیت حفظ کنید و نگذارید بقایاى رژیم متعفن‏ که در کمین نشسته‏‌اند و طرفداران دزدان بین المللى و نفتخواران مفتخوار در بین صفوف فشرده شما رخنه کنند. اینک شمایید که باید مقدرات خود را به دست بگیرید و مجال به فرصت طلبان ندهید، و با قدرت الهى که مظهر آن جماعت است، قدم‌هاى بعدى را بردارید، و با فرستادن طبقه فاضله و امناى خود در مجلس مؤسسان، قانون اساسى جمهورى اسلامى را به تصویب برسانید، و همان طور که با عشق و علاقه به جمهورى اسلامى رأى دادید، به امناى امت رأى دهید تا مجالى براى بداندیشان نماند.

صبحگاه 12 فروردین- که روز نخستین حکومت اللَّه است- از بزرگترین اعیاد مذهبى‏ و ملى ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزى که کنگره‌‏هاى قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتى فرو ریخت، و سلطه شیطانى براى همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جاى آن نشست.

هان! اى ملت عزیز که با خون جوانان خود حق خود را به دست آوردید، این حق را عزیز بشمرید و از آن پاسدارى کنید، و در تحت لواى اسلام و پرچم قرآن، عدالت الهى را با پشتیبانى خود اجرا نمایید. من با تمام قوا در خدمت شما که خدمت به اسلام است، این چند روز آخر عمر را مى‌‏گذرانم، و از ملت انتظار آن دارم که با تمام قوا از اسلام و جمهورى اسلامى پاسدارى کنند.

من از دولتها مى‌‏خواهم که بدون وحشت از غرب و شرق، با استقلال فکر و اراده، باقیمانده رژیم طاغوتى را که آثارش در تمام شئون کشور ریشه دارد پاکسازى کنند، و فرهنگ و دادگسترى و سایر وزارتخانه‌‏ها و ادارات که با فرم غربى و غربزدگى بپا شده است به شکل اسلامى متحول کنند، و به دنیا عدالت اجتماعى و استقلال فرهنگى و اقتصادى و سیاسى را نشان دهند. از خداوند تعالى عظمت و استقلال کشور و امت اسلامى را خواستارم.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

  • حامد خواجه

«اراده‌ ملی» از نظریات پایه است. نحوه‌ی خلق این اراده؛‌ اثاره‌ی هویت شیعی است. یک نمونه خوب از این اثاره هویت شیعی انقلاب اسلامی است. اثاره‌‌ای که توسط امام صورت گرفت. وقتی به انقلاب نگاه می‌کنیم خصیصه‌هایی در آن می‌بینیم. از جمله آن خصیصه‌ها عبارتند از : مردمی بودن، اسلامی، شیعی، کم هزینه، سریع، منضبط، موفق و …
این خصیصه‌‌ها نشانگر است که یک قوم فرهیخته با نقشه‌ای در دست، قیام کردند. این انقلاب از دو چیز تغذیه کرده است؛‌ یک: هویت علمی حوزوی که پشتوانه‌ی ۱۴۰۰ ساله از نوابغ را دارد. دو: هویت شیعی.
  • حامد خواجه

 فصل اخیر ما انقلابی بودن است؛ یعنی تمام هویت ما که در عصر حاضر زندگی می‌کنیم به انقلابی بودن‌مان است. و حتی توحید و سلوک هم ذیل این انقلابی بودن است. انقلابی که حضرت روح الله برای حاکمیت نور الهی بر زندگی بشرِ امروز، آوردند.

 با نظر به انقلاب، ما می‌توانیم در دوران به حجاب‌رفتن حقیقت، موجب گشایش تازه‌ی حقیقت شویم تا وفاداری به عالم قدس را نشان دهیم و از این طریق با شروع عصر بینات، زمینه‌ی «ظهور انسان کامل» فراهم شود.

 از این جهت «انقلاب اسلامی» شروع تاریخ ما خواهد شد. و از «نظمی» که کانت به جهان مدرن داد و ما با آن «نظم» جهان را می‌فهمیدیم، آزاد می‌شویم و از آن به بعد به چیزهایی می‌پردازیم که به آن‌ها نیاز داریم؛ نه به آنچه که مسئله‌ی دنیای مدرن است و نیاز ما نیست. به مسائل خودمان می‌پردازیم.

  • حامد خواجه

استکبار که به نوعی مقابله با دعوت الهی است، با کار ابلیس شروع شد و اولین مستکبر عالم شد. اولین مستکبری که در مقابل دعوت الهی ایستادگی کرد و در مقابل دعوت و دستور الهی به سجده بر آدم، نافرمانی کرد. این نافرمانی ناشی از آن است که ابلیس خود را برتر از حق می‌دید. و اساسا مستکبر یعنی همین؛‌ خود را برتر از حق دیدن.

این استکبار ورزی در طول تاریخ استمرار داشته است؛ در هر دوره‌ای از تاریخ نمودهایی از آن به عنوان مَثَل برای ما باقی مانده است؛ از فراعنه و نمرود‌ها گرفته تا مستکبرین زمان بعثت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و همچنین مستکبرانی که بعد از رحلت نبی اکرم باعث انحراف جریان اسلام شدند و همچنین مستکبرانی که حضرت سیدالشهدا در کربلا به مقابله با آنان پرداخت. همان‌طور که مستکبران عالم در طول تاریخ انگشت‌نما شدند، کسانی هم که به مبارزه با این استکبار برخواستند و زیر بار ظلم آن‌ها نرفتند، برجسته می‌شوند.

وقتی استکبار مدرنیته شرق و غرب عالم را گرفته بود، این امام خمینی بود که با به صحنه آوردن انقلاب اسلامی، نفی استکبار کرد و به مبارزه با استکبار جهانی رفت. استکباری که مستکبرینش همان راه ابلیس را پیش گرفته بودند و خود را حق می‌دانستند، البته اینبار این استکبار تئوریزه شده بود و با اسم «علم» به خورد مستضعفین داده می‌شد. برای استکبارشان مبانی فلسفی بافتند و با علم کردن «نسبیت‌گرایی»، از حقیقت جا ماندند و خود را حق دانستند. و این خودِ گرفتار در لجن نفسانیت را برتر از حق پنداشتند. دیگر برای‌شان حقی باقی نمانده بود، بلکه هرچه نفس و دلشان بگوید و بخواهد حق است.
و اینگونه امانیسم به اوج می‌رسد و از دل تئوریزه کردن استکبار، امانیسم پدید می‌آید و با افتخار هم به آن اذعان دارند.

بیست و دو بهمن ما به همین خاطر هرساله جشن می‌گیرم؛ و البته این انقلاب آغاز مبارزه است بر علیه استکبار؛
و ما آغاز مبارزه‌مان را جشن می‌گیریم چرا که می‌دانیم «حِزْب اللّٰهِ هُمُ الْغٰالِبُونَ».
  • حامد خواجه

 وقتی در خصوص استکبار به قرآن نگاه شود، استکبارستیزی شدیدی از آن فهم می‌شود؛ تاحدی که احساس می‌شود تمام توحید و به تبع آن تمام اسلام، این مبارزه و استکبارستیزی است و اسلامی که سرجنگ با استکبار نداشته باشد، اصلا اسلام نیست!

و هنگامی که به معجزه انقلاب اسلامی توجه کنیم، در می‌یابیم که انقلاب هم تماما ستیزه با استکبار است. و همانگونه شعار انقلاب؛ نه‌شرقی، نه‌غربی بود، خود انقلاب هم برای ستیزه با استکبار جهانی آمد است. استکباری که هیمنه‌ آن تمام دنیا را گرفته است و هیچ کس جرت فکر کردن به مقابله با آن را هم ندارد. انقلاب تمام این هیمنه را در هم شکست. در دورانی که تمام قدرت بین شرق و غرب تقسیم می‌شد، انقلاب متولد شد و جبهه سومی پدید‌آورد که حامی مستضعفان بود و با تمام قوا برای مقابله با استکبار آمده بود. و البته که استکبار جهانی هم کوتاه نیامد و شرق و غرب که در آن زمان خود تقابل داشتند، در یک جبهه علیه انقلاب قرار گرفتند و در واقع صف‌بندی‌ها تغییر کرد و میدان نبرد بین انقلاب و استکبار جهانی شکل گرفت.

  • حامد خواجه
«سلام فرمانده» متذکر فلسفه تاریخ انقلاب

تحلیل «سلام فرمانده» کار یک یا دو یا صد یادداشت نیست، کار یک یا دو یا صد جلسه هم نیست. پدیده‌ی سلام فرمانده که دیگر در حال جهانی شدن است به راحتی قابل تحلیل نیست و آنچه در فضای مجازی مطرح می‌شود بیشتر بازی با الفاظ است تا نقد و تحلیل؛ به جای واقعی به تماشای این پدیده نشستن در حال تفسیر خود هستند، نه این پدیده‌ای که عمق اثرگذاری آن و گستره نفوذ آن به حدی است که دیگر دشمنان نتوانستند آن را تحمل کنند. پدیده‌ای که این چنین فراگیر می‌شود، با گذر زمان خود را نشان می‌دهد، شاید چند صباح دیگر این سرود از یادها برود و یا جایگزین آن بیاید، امّا آنچه پدید آورده است قابل چشم‌پوشی نیست.

این سرود امید به آینده را متذکر می‌شود، امیدی در دل فلسفه تاریخ انقلاب اسلامی. ما آینده انقلاب اسلامی را به ظهور می‌شناسیم، و این سرود متذکر و زنده کننده این آرمان است. ظهوری که در همین نظام است و ظهوری که نقطه‌ی کامل این نظام است، نه اینکه ظهور حضرت چیزی جدای از این انقلاب باشد. «سلام فرمانده» باور فلسفه تاریخ این انقلاب را متذکر می‌شود و آن هم ظهور حضرت حجت است. و نهادینه شدن این باور در قلب دو یا سه نسلی که در آینده برسرکار این نظام هستند، پدیده‌‌ی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت، حتی دشمنان هم احساس خطر کردند.

  • حامد خواجه
پنجره


✦ هرکس می‌خواهد ما را بشناسد داسـتان کـربلا را بخواند! "شهید آوینی"
┄┅••==✧؛✿؛✧==••┅┄
● طلبه | دُچار کتاب | سرگرم با ‎قلم
و در آرزوی فرهنگ آزاداندیشی
┄┅════┅┄

آخرین نظرات