پنجره

سهمِ من زِ آسمانِ معرفتش ❁ قدرِ یک پنجره است زین دوار

پنجره

سهمِ من زِ آسمانِ معرفتش ❁ قدرِ یک پنجره است زین دوار

طلبه|دُچار کتاب|سرگرم با ‎قلم

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قیام» ثبت شده است

در سال ۱۳۵۸ در تاریخ انقلاب اسلامی، حادثه‌ای مهم رخ می‌دهد؛ رهبر انقلاب می‌فرمایند «تسخیر لانه جاسوسی» یک حادثه‌ی مهم در تاریخ انقلاب است(+)؛ امّا آنچنانکه بایسته و شایسته است به آن پرداخته نشده و روایت زنده از آن در ذهن جامعه ایرانی وجود ندارد؛ مانند بسیاری از حوادث مهم و کلیدی تاریخ معاصر‌مان.

و اگر احیانا اندک توجهی به «تسخیر لانه جاسوسی» می‌شود، یک بُعد از آن معمولا مورد غفلت قرار می‌گیرد؛ سابقه داشتن این تسخیر و تصرف و حمله نظامی به سفارت امریکا؛ آن هم در تنها سه روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی در ۲۵ بهمن ۱۳۵۷.

گروهی نظامی و شبهه نظامی در عین مجهول بودن هویت‌شان، در ۲۵ بهمن ۵۷ به سفارت آمریکا حمله می‌کنند و آنجا را تسخیر می‌کنند ولی با مداخله‌های دولت موقت و نماینده آن، نماینده حضرت امام و نماینده آیت‌الله طالقانی و البته پشتیبانی نیرو‌های نظامی، این غائله ختم می‌شود؛ و هویت این مهاجمین، جزو مجهولات تاریخ انقلاب است. ادعا‌هایی در خصوص آن مطرح است ولی چیزی یافت نشد که به لحاظ تاریخی با سند معتبری  مشخص کند مهاجمین ۲۵ بهمن به سفارت آمریکا چه‌کسانی بودند؛ برای مطالعه بیشتر می‌توانید به کتاب «ایستگاه خیابان روزولت»  نوشته جذاب و دقیق آقای محبوبی مراجعه کنید در آن کتاب سه احتمال مطرح می‌شود که قابل توجه است.

امّا چه می‌شود که ۹ ماه بعد، وقتی دوباره سفارت آمریکا اشغال می‌شود، اینبار علی‌رغم مخالفت‌هایی که با این حرکت دانشجویان پیرو خط امام می‌شد، حضرت امام پشت این حرکت ایستادند و از آن دفاع کردند، تا جایی که آن را «انقلاب دوم» نامیدند؟


در این مجال، فرصت مطوّل‌گویی نیست؛ لذا به اختصار به دو خصیصه که در حرکت ۱۳ آبان مشهود و محرز بود اشاره می‌شود که به نظر نگارنده این دو خصیصه، تاثیر جدی در نوع تعامل با حرکت ۱۳ آبان داشت که عدم آن در حرکت ۲۵ بهمن، باعث شده بود اقتضای چنین تعاملی پدید نیاید.

البته می‌توان با مقایسه این دو حرکت تفاوت‌های دیگری برشمرد که از قضا آن‌ها هم مؤثر در تفاوت نوع تعامل با دو حرکت مذکور بودند، ولی به وزان این دو خصیصه نیستند؛ که ان‌شاء‌الله در ادامه خواهد آمد.

۱. قیام جوان مؤمن انقلابی:

در حرکت ۱۳ آبان کامل روشن است که جوانان مومن انقلابی، در عین مخالفت‌های دولت موقت و بعضی نیرو‌های نظامی، به سفارت‌خانه آمریکا مشکوک شده بودند و از طرفی هم عدم استرداد شاه جنایت‌کار که حرکتی خصمانه علیه ایران محسوب می‌شد را بر نمی‌تابیدند؛ در عین آنکه دولت موقت تلاش می‌کرد جمع‌آوری اطلاعات و فعالیّت‌های سفارت آمریکا را موجه و طبیعی نشان دهد، ولی برای دانشجویان پیرو خط امام، روشن بود که نباید کوتاه بیاند و باید از حق خود که درخواست بازگرداندن شاه جنایت‌کار است دفاع کنند، ولو طرف مقابل ابر قدرت دنیا باشد، در «دفاع از حق» نباید کوچک‌ترین ترسی به خود راه داد. لذا جوان مومن انقلابی را می‌بینیم که براساس حقی که یافته است، قیام می‌کند و آماده هزینه دادن می‌شود؛ و هزینه می‌دهد؛ هرچند ترس از آمریکا و یا احیانا دلبستگی به آمریکا و رؤیای آمریکایی در دولت‌مردان، مانع ورود آن‌هاست، ولی جوان مؤمن انقلابی، اساسا به هزینه دادن برای حق، زنده است؛ لذا باری دیگر به‌پاخاست تا دست مداخله‌گر جهان سطله در ایران را قطع کند.

و این قیام خود نمونه‌ای از معجزه‌ٔ اجتماعی شد؛ چرا که طراحی در ابتدا تسخیر لانه جاسوسی نبوده است بلکه طرح بنابر نقل حاضرین و دست‌اندرکاران آن؛ تحصن چند روزه در سفارت بوده است تا صدای خود را به گوش جهان برسانند و از این طریق حق خود را که «بازگرداندن شاه» برای مجازات به ایران بوده است، احقاق کنند؛ و به خاطر همین قیام برای حق، خداوند متعال وارد میدان می‌شوند و حقایق پنهانی، آشکار می‌شود و مشخص می‌شود که سفارت آمریکا در واقع یک لانه جاسوسی بوده است و به اسنادی دست پیدا می‌کنند که ماهیت جاسوسی بودن سفارت آمریکا را روشن می‌کند؛ لذا تسخیر لانه‌جاسوسی، ادامه پیدا می‌کند.

۲. پشتیبانی مردم:

در حرکت ۱۳ آبان، پشتیبانی مردم از این حرکت مانند روز واضح است؛ این حرکت از دل مردم برخاسته بود که این چنین، مردم جهت حمایت به خیابان‌ها می‌آیند. پس از تسخیر در فاصله‌ای کوتاه مردم برای حمایت از این حرکت ارزشمند دانشجویان پیرو خط امام  و همچنین سهیم کردن خود در این حرکت مقدس به خیابان‌ها می‌آیند. 

و همین حمایت‌ها است که کمک می‌کند ۴۴۴ روز از ابرقدرت دنیا، گروگان‌گیری شود؛ که البته در نهایت هم به خاطر عدم اعتماد مسئولین به مردم و پنهان کردن آنچه در مذاکرات با آمریکا می‌گذرد از مردم، کلاه گشادی شبیه برجام بر سر ایران رفت! و همانند تصویب ۲۰ دقیقه‌ای برجام در مجلس به سرعت تصویب شد!

  • حامد خواجه

نه‌اُم دی‌ماه روزی است که مردم برای نجات کشور خود به پا خواستند؛ روزی است که آشوب‌ها کشور را به سمت نابودی می‌کشاند و خواص دو پهلو‌گو، گاه از این طرف و گاه از آن طرف می‌گفتند؛ یکی به نعل و یک به میخ می‌زدند؛ امّا مردم بودند که از خواص پیشی گرفتند، و برای خواباندن آتش فتنه، به‌پا خواستند. خود وارد صحنه شدند.
و هر بار که مردم به‌پا خیزند، هر بار که مردم به صحنه بیایند، «معجزه» می‌شود؛ معجزه یعنی اینکه خدا خود به میان می‌آید؛ از خودم این را نمی‌گویم این در قرآن است و خود خدا وعده داده است که «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ ۗ».

و روزی که خدا به صحنه بیاید، می‌شود «یوم الله»؛ همان‌گونه که به کعبه می‌گوییم خانهٔ خدا؛ بعضی از روزها و زمان‌ها را هم به خدا نسبت می‌دهیم؛ چرا کعبه را می‌گویند خانه خدا؟ به خاطر شرافت مکانی، به خاطر حرمت مکانی و ... با همین منطق بعضی از زمان‌ها هم به خداوند متعال نسبت داده می‌شود؛ مانند روز هجرت پیامبر اکرم، روز فتح مکه، ایام جنگ صفین؛ کمی هم برویم عقب تر مثلا روز بیرون آمدن قوم نوح از کشتی و برخورداری آنان از سلام و برکات و یا مثلا روز رهایی حضرت ابراهیم از آتش، و یا از جمله مواردی که در قرآن به آن اشاره شده است، روز رهایی قوم حضرت موسی از آل‌فرعون است.

بیاییم کمی جلو‌تر و مصادیق معاصر ایام الله را هم بگوییم؛ مثلا ۱۵ خرداد و یا ۱۹ دی و همچنین ۱۷ شهریور و مهم‌تر ۲۲ بهمن.

و از جمله ایام الله روز ۹ دی می‌باشد.

امّا یوم الله نامیدن روزی، به غیر از مقدس کردن آن و زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره آن، ثمره دیگری نیز دارد؟
پاسخ این سوال را در آیه ۵ سوره ابراهیم جستجو کنیم؛ در این آیه این چنین آمده است:
«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُم بِأَیَّامِ اللَّهِ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ »

آیه می‌گوید: «و ما موسی را با آیات خود فرستادیم که قومت را از ظلمات بیرون آور و به عالم نور برسان و روزهای خدا را به یاد آنها آور، که در این یادآوری بر هر شخصی که صبور و شکرگزار است دلایل روشنی نهفته است.
به نظرتان چرا از حضرت موسی خواسته شده است که «ایّام الله» را برای قوم خویش یادآوری کند؟ چرا حضرت موسی می‌بایست روزهایی که در آنها اتفاقات مهمی روی داده است و قدرت خدا در آن روزها بیشتر آشکار شده است را یادآوری کند؟ آیا جز برای عبرت‌گرفتن است؟

آری در این یادآوری‌ها و زنده‌نگه‌داشتن ایام الله بسیار عبرت نهفته است؛ آن چه که از نان شب هم برای هر قوم و ملتی ضروری است؛ به خصوص برای ملت ما که از چندین طرف مورد هجمه است، در دل درگیری‌ها است و دائما در حال جهاد است؛ این ملت نباید خسته شود، نباید روزهایی را که خدا به صحنه آمده است را فراموش کند، بلکه نه تنها باید از آن عبرت بگیرد، بلکه امیدوارتر از همیشه باشد.

یک ملت وقتی بداند و ایمان داشته باشد که هنگامی که به‌پا خیزد و خود به صحنه بیاید، خدا خود به صحنه می‌آید و خود تغییر را رقم می‌زند، این ملت آیا می‌تواند نا‌امید هم بشود؟

لذاست که ایام الله و زنده‌نگه‌داشتن و تذکر به آن بسیار جدی می‌شود؛ چرا که یادآور می‌شود که هر زمانی که شما مردم به‌پا خواستید و اراده کردید و به صحنه آمدید، خدا خود به میان می‌آید و معجزه رقم خواهد خورد؛ مگر نچشیدید یوم‌الله‌های گذشته را؟ مگر به چشم خود ندیدید، هنگامی که قدرت خدا به صحنه آمد و کسی را یارای مقابله با آن نبود؟ مگر به چشمان خود این معجزه عیان را ندیدید؟

پس بدانید کسانی که می‌خواهند «ایام الله» را به فراموشی بسپارند و یا به دنبال مسخره کردن آن هستند و یا در تکاپو هستند تا ملتی ایام الله را از یاد ببرند؛ اینان خواسته یا نا‌خواسته، در سپاه دشمنان خداوند هستند. حال می‌خواهد مسلمان باشد یا نه، شیعه باشد یا نه.

  • حامد خواجه

در اذهان ما معمولا امر به معروف و نهی از منکر با منکرات اخلاقی گِره خورده است و با شنیدن این لفظ به یاد اوضاع حجاب می‌افتیم و تاسف می‌خوریم از این که امر به معروف و نهی از منکر نمی‌شود. امر به معروف و نهی از منکر در اذهان ما در همین سطح است. امّا در اسلام امر به معروف، ضامن «اقامه‌ی شریعت» است و با آن اقامه‌ی فرائض می‌شود.

امر به معروف یک «مبارزه‌ی دائمی» با «فساد» است، یک اصلاحگری دائمی و پویا و کنشگر است. نباید از کنار وجوب امر به معروف و نهی از منکر به راحتی گذشت؛ کمتر کسی امر به معروف را در تصور خود به صورت یک «فریضه» تلقی می‌کند، فریضه‌‌ای که باید به آن عمل کند و شرایط عمل به آن را تدارک ببیند و چه‌بسا فرصت و زمان آن بگذرد و یک واجب عمل نشده در پرونده اعمال آدمی ثبت شود. این تلقی از امر به معروف در میان جامعه مذهبی هم کمتر دیده می‌شود. تا چه اندازه به امر به معروف و نهی از منکر مانند «نماز» نگاه می‌کنیم؟ به نماز خود حساسیت نشان می‌دهیم، امّا نسبت به این واجب چقدر حساس هستیم؟

«تصور صحیح» از امر به معروف؛ که همان مبارزه دائمی با فساد و اصلاحگری باشد، وقتی حکم وجوب بر آن شود، آنگاه مشخص می‌شود که «اسلام» برای اداره‌ی جامعه‌ی خود چه ساختار و طرح ویژه‌ای دارد. جامعه‌ای را فرض کنید که تک‌تک افراد آن جامعه به فکر اصلاح جامعه خویش هستند و مدام در فکر مبارزه با فساد هستند؛ یک جامعه به‌پاخواسته و قیام کرده برای اصلاح و مبارزه با فساد؛ در چنین جامعه‌ای بی‌عدالتی، ظلم، جور، فساد، حق‌کشی اگر نگوییم ریشه کن خواهد شد، حداقل نادر می‌شود.

اسلام با اصل «امر به معروف و نهی از منکر» که از واجبات است، تمام مردم را به «صحنه‌ی مبارزه» می‌کشاند؛ یک مبارزه‌ی دائمی که اجازه نمی‌دهد فساد پیدا شود.

  • حامد خواجه
پنجره


✦ هرکس می‌خواهد ما را بشناسد داسـتان کـربلا را بخواند! "شهید آوینی"
┄┅••==✧؛✿؛✧==••┅┄
● طلبه | دُچار کتاب | سرگرم با ‎قلم
و در آرزوی فرهنگ آزاداندیشی
┄┅════┅┄

آخرین نظرات