وقتی در خصوص استکبار به قرآن نگاه شود، استکبارستیزی شدیدی از آن فهم میشود؛ تاحدی که احساس میشود تمام توحید و به تبع آن تمام اسلام، این مبارزه و استکبارستیزی است و اسلامی که سرجنگ با استکبار نداشته باشد، اصلا اسلام نیست!
و هنگامی که به معجزه انقلاب اسلامی توجه کنیم، در مییابیم که انقلاب هم تماما ستیزه با استکبار است. و همانگونه شعار انقلاب؛ نهشرقی، نهغربی بود، خود انقلاب هم برای ستیزه با استکبار جهانی آمد است. استکباری که هیمنه آن تمام دنیا را گرفته است و هیچ کس جرت فکر کردن به مقابله با آن را هم ندارد. انقلاب تمام این هیمنه را در هم شکست. در دورانی که تمام قدرت بین شرق و غرب تقسیم میشد، انقلاب متولد شد و جبهه سومی پدیدآورد که حامی مستضعفان بود و با تمام قوا برای مقابله با استکبار آمده بود. و البته که استکبار جهانی هم کوتاه نیامد و شرق و غرب که در آن زمان خود تقابل داشتند، در یک جبهه علیه انقلاب قرار گرفتند و در واقع صفبندیها تغییر کرد و میدان نبرد بین انقلاب و استکبار جهانی شکل گرفت.