پنجره

سهمِ من زِ آسمانِ معرفتش ❁ قدرِ یک پنجره است زین دوار

پنجره

سهمِ من زِ آسمانِ معرفتش ❁ قدرِ یک پنجره است زین دوار

طلبه|دُچار کتاب|سرگرم با ‎قلم

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حکمت ارسال نبی» ثبت شده است

وَ مَآ أَرْسَلْنَا مِن رَّسُول إِلآ بِلِسَان قَوْمِه لِیُبَیِّن لَهُم (ابراهیم ،۴)

اساسا برای پیشبرد هر پروژه‌ای باید وارد عرصه‌ی فرهنگ شد. بدون ورود به عرصه‌ی فرهنگ امکان ایجاد پروژه و پیشبرد آن وجود ندارد. خداوند متعال هنگامی که رسولی را برای قومی می‌فرستد، بر اساس لسان قوم می‌فرستد؛ با توجه به تعلیلی که از انحصار ارسال رسول به زبان قوم در ادامه آیه می‌آید که  تبیین برای آن قوم باشد، شاید بتوان گفت این لسان قوم تنها زبان و لغت آن قوم نیست که البته هم‌زبان بودن با آن قوم ضروری است؛ منظور این است که وقتی قرار است «تبیین حق و حقیقت» با ارسال رسول برای آن قوم صورت گیرد، برای این تبیین صرفا «هم‌زبانی» کافی نیست، بلکه باید با «فرهنگ» آن قوم آشنا باشد؛ لذا شاید بتوان گفت مراد از لسان قوم، فرهنگ آن قوم است؛ و چه آنکه خود زبان و لغت یک قوم هم داخل و جزئی از فرهنگ یک قوم است.

رسولان هم برای کار فرهنگی فرستاده می‌شوند؛ رسول هم کار خود را فرهنگی پیش می‌برد؛ اینکه بر روی مسئله‌ی «تبیین» تاکید می‌شود، نشان از «پیشبرد فرهنگی» دارد؛ والّا در غیرفرهنگ که نیازی به «تبیین حق و حقیقت» نیست، نیازی به حرف زدن نیست که بخواهد به لسان قوم باشد یا نباشد. اینکه لسان قوم و تبیین مورد تاکید قرار می‌گیرد، به خاطر اهمیت و جایگاه فرهنگ است؛ وگرنه پیشبرد سیاسی یا نظامی نیاز به تبیین و لسان قوم ندارد.

  • حامد خواجه

وقتی پیامبری برای یک قوم مبعوث می‌شد و آن پیامبر به تبلیغ شریعت می‌پرداخت، آیا عموم مردم سخن پیامبر را می‌فهمیدند و به دلشان می‌نشست، به گونه‌ای که گم شده‌ی خود را پیدا کرده باشند و همچنین در ادامه همراهی با آن داشتند؟

در نظر اول پاسخ منفی است، و اگر هم مثبت است به صورت تمام و کمال نیست. شاید تعداد اندکی از قوم با آن پیامبر عظیم همراه بودند ولی این درک سخنان و فهمیدن آن در بین عموم مردم وجود نداشته است. این پاسخ ابتدایی است که شاید ریشه در تعلیمات گذشته ما داشته باشد. تعلیماتی که توسط نظام آموزشی حقنه شده است.

امّا آیا واقعا مسئله چنین بوده است؟ آیا واقعا عموم مردم سخن نبی را نمی‌فهمیدند؟ اگر اینگونه باشد، «حکمت ارسال نبی» زیر سوال می‌رود؛ قرار است با فرستادن نبی، راه برای قوم نمایان شود، حال اگر عموم قوم این فرستاده را نفهمند و این فرستاده توان همراه کردن قوم با خود را نداشته باشد، این ارسال با غرض هماهنگی ندارد.

از سویی دیگر وقتی می‌گوییم پیامبر «فطرت‌ها» را مخاطب قرار می‌دهد و با سخنانی بلیغ از امور فطری می‌گوید؛ به صورت طبیعی باید به دل مخاطب بنشیدند.

پس این پاسخ اولیه که شاید بتوان از قرآن هم برای آن شاهد آورد، خلاف تحلیل است؟

در ابتدا باید گفت که شاید برداشت ما از «تاریخ» اشتباه است و تاریخ آنچنان که بوده است برای ما نقل نشده است و تصور اشتباهی در ذهن‌ها شکل گرفته است.
و ثانیا بر فرض صحت تصور تاریخی، باید موانع این امر را هم دید. یکی از موانع از بین بردن فطرت‌ها است. و همچنین مستکبرانی که با ساختن جو تبلیغاتی علیه پیامبران، مانع رسیدن سخن می‌شدند و چندین عوامل دیگر که از جانب خود این قوم به راهنمایی شیاطین ایجاد می‌شد.
  • حامد خواجه
پنجره


✦ هرکس می‌خواهد ما را بشناسد داسـتان کـربلا را بخواند! "شهید آوینی"
┄┅••==✧؛✿؛✧==••┅┄
● طلبه | دُچار کتاب | سرگرم با ‎قلم
و در آرزوی فرهنگ آزاداندیشی
┄┅════┅┄

آخرین نظرات