این روزها فروش اقساطی انواع کالا زیاد به چشم میخود؛ از لوازمخانگی گرفته تا لباس و تلفن همراه و رایانه و حتی خراکیها و خدمات و مایحتایج روزانه. البته این زیادشدن را از تبلیغاتی که میکنند عرض میکنم؛ در تلویزیون، بیلبورهای خیابانی، فضای مجازی و حتی تبلیغات پیامکی. والّا تا به حال اقدام به این قسم از خریدها نکردهام. و از طرفی هم میلی به آن ندارم و احساس میکنم که به هر حال در نهایت، این من هستم که متضرر شدهام و کلاهی گشاد بر سرم رفته است.
این حجم زیاد از فروش اقساطی را میتوان یکبار با این زاویهدید نگاه کرد که قدرت خرید جامعه پایین آمده است و لذا سرمایهداران عزیز به فکر مردم هستند و فروش قسطی دارند و یا حتی به فکر مردم هم نیستند، بلکه اجناس روی دستشان باد کرده و جامعهی باقدرت خرید پایین را که طیف خوبی از معمول جامعهها است را از دست داده و یا میدهد، لذا روی به فروش اقساطی آورده است و تلافی دیر به پول رسیدن را هم با درصد سودها و بهرهکشیها از مردم، در میآورد. این یک زاویه نگاه است که باید اولا نهیبی باشد به دولت که حواسش به قدرت خرید جامعه باشد و تذکری هم به خود جامعه که متوجه خریدهای بیوجه باشد که با خریدهای نفسانی که با هیچ منطق و عقلانیتی پشتیبانی نمیشود، خود را برده و اسیر سرمایهداری و سرمایهداران نکند.
یک زاویهنگاه دیگر که قصد این نوشته جلب توجه به آن است هم میتواند وجود داشته باشد. چرا سرمایهداری که تنها به فکر جیب خود است، اینگونه حاضر میشود به صورت اقساطی کالای خود را بفروشد؟ آنهم بعضا با همان قیمت نقدی که در بازار هست! آیا فروش نرفتن کالا با توجه به تورمهای موجود، به نفع صاحبان کالا نیست؟ کالا را هر چه دیرتر بفروشد، سود بیشتری میبرد و سرمایه او رشد میکند؛ با این حال چرا حاضر میشود با نرخ سود پایینی کالای خود را به صورت اقساطی بفروشد؟ از این تعامل سرمایهدارن میتوان چیزی را کشف کرد؛ به خصوص که این تعامل «فروش اقساطی» در مقطعهای مختلف، نوسان دارد؛ در برههای اصلا نمیتوانی فروش اقساطی پیدا کنی و در برههای در همهی تبلیغات میخواهند فروش اقساطی را در چشم تو فرو کنند.
به نظر میرسد این رویه سرمایهدارن برخواسته از پیشبینیشان و یا حتی علمشان از نرخ رشد تورم میباشد. اینکه میبینی در ابتدای دولت آقای روحانی فروش اقساطی برخلاف انتهای دولت قبل، زیاد میشود و همینطور در میانههای دولت اقای روحانی و حتی در دوران پایانی دولت ایشان، فروش اقساطی کم میشود اگر هم هست، نرخ سود و بهره آن بالا است، به خاطر همین اوضاع رشد تورم است.
و اینکه میبینیم در دولت آقای رئیسی هنوز فروش اقساطی کم نشده است بلکه روبه افزایش است، میتواند یک نشانه خوب باشد؛ اینکه رشد تورم، کنترل شده است و یا اینکه احساس سرمایهداران و پیشبینیشان این است که نرخ رشد تورم، آنقدر زیاد نخواهد بود که از فروش نرفتن کالای خود سود ببرند؛ بلکه برای سود بردن نیازمند فروش هستند حتی شده به صورت اقساطی.
دوستی دارم که از سال ۸۸ در بورس بوده است و یدطولایی در این قضیه دارد و کاملا فهمهای اقتصادی دارد؛ در مقاطعی که ضررهای زیادی متوجه بورسیها شده بود، جان سالم به در برده است؛ او میگفت که از این شدت تبلیغات فروشهای اقساطی، متوجه میشوم که کجا و چگونه باید سرمایهگذاری کنم.
و در پایان بگویم که در این یادداشت قصد دفاع از دولت انقلابی آقای رئیسی نبوده است و دفاع از عملکرد قابل قبول ایشان -در مجموع با دیدن شرایط و اقتضائات و دستآوردها- ورودهای راحتتر و سهل الوصولتر میتوان داشت و به راحتی با کمی تامل این قابل پذیرش است که در مجموع وضعیت اقتصادی به نفع قشر مستضعف در حال بهبود است.
مقصود از این یادداشت توجه دادن به این نکته است که همیشه با تحلیلهای منفی، وقایع را تحلیل نکنیم، گاهی هم در عین دیدن آن زاویه منفی، کمی هم از زاویههای مثبت نگاه کنیم؛ و مهمتر اینکه گمان نکنیم که همین یک زاویه نگاه است و تمام!