توحید نمیتواند در مقابل استکبار صفبندی نسازد. انسان موحد با تمام وجود با استکبار سرجنگ و دعوا دارد. توحید باعث میشود که استکبار به یک ضد ناموس تبدیل شود و انسان موحد هم یک ناموس پرست؛ که در واقع باعث ایجاد دعوای ناموسی بین انسان موحد و استکبار میشود.
و این صفبندی و تقابل تا حدی دارای اهمیت است که میتواند معیار «درستفهمی دین» قرار بگیرد. در واقع میتوان گفت سنجهی فهم دینی، «استکبارستیزی» است؛ به عنوان مثال در فهمی که از «زکات» و حتی محل مصرف آن به دست میآورید، تا چه حد صفبندی توحید در مقابل استکبار حضور دارد؟
و چه خوب است که ما هم ببینیم در دینداریمان تا چه اندازه با استکبر سردعوا داریم؟ چقدر با نماز خواندنمان نفی استکبار میکنیم؟ مناسباتمان با استکبار امروز جهان چگونه است؟ در قرآن خواندن، روضه و گریه کردنمان، روزه و اعتکافمان، درس و بحثمان و … چقدر این صفبندی با استکبار را مدنظر داریم؟ و حتی در دیگر امور زندگیمان؛ و شاید بتوان گفت که به نمازی که «مرگ بر آمریکا» را در تو زنده نکند، نباید زیاد دل بست!
اگر این ملاک را سنجه دین فهمی خود کنیم، دیگر به راحتی از کنار این قضایا نمیگذریم.