از زمانی که آزاداندیشی توسط حضرت آقا مطرح شده است چند سالی میگذرد که اگر از بیرون به این ماجرا نگاه شود توقع میرود که حداقل در میان انقلابیون و حزباللهیها مقولهی آزاداندیشی وزن خوبی پیدا کرده باشد، لکن وقتی واقعیت را میبینیم نه تنها ارتباطی گرفته نشده است بلکه احساس میشود حتی در ذهن و باور جامعهی انقلابی هیچ جایگاهی برای آزاداندیشی وجود ندارد. و در مقابل، کسانی که روی خوشی نسبت به انقلاب و انقلابیون ندارند، بیشتر از آزاداندیشی دم میزنند و خود را متصف به این صفت میدانند.
از جمله عواملی که باعث شده است این صحنه رقم بخورد، برداشتهای غلطی است که از آزاداندیشی شده است. در مقام معناشناسی و تعریف آزاداندیشی، لازم است معانی و برداشتهای غلط از آزاداندیشی را نفی کنیم تا تصور درستی از آزاداندیشی در اذهان شکل بگیرد؛ در ادامه به مواردی از این برداشتهای غلط از آزاداندیشی اشاره میشود که در شکلگیری تصور صحیحی از آزاداندیشی موثر است.
یک) از جمله برداشتهای غلط از آزاداندیشی، هرج و مرج و شالودهشکنی است. به خصوص این برداشت در فضای دانشی پیش میآید، وقتی گفته میشود در علوم نباید تقلیدی عمل کرد و باید نوآوری در دانش داشته باشیم، این تصور غلط به وجود میآید که منظور «مهملگویی و شالودهشکنی» در دانش است؛ در حالی که به هیچ وجه چنین ارادهای از «نوآوری و آزداندیشی» در علوم مدنظر نبوده است.
دو) برداشت غلط دیگری که از آزاداندیشی میشود، جدال و مراء و هتاکی است. بعضی به غلط گمان میکنند لازمه آزاداندیشی، به جدال و مراء و هتاکی گرفتار شدن است.
سه) از جمله برداشتهای غلط که با آزاداندیشی فاصلهی بسیار زیادی دارد، «هرزهگویی و ولنگاری» است.
چهار) همچنین آزاداندیشی به معنای بازگذاشتن دست دشمن برای «براندازی خاموش» و ضربه زدن نیست. نباید تصور کرد آزاداندیشی دالانی خواهد شد برای آنکه دشمن ضربه بزند.
پنج) و همچنین نباید آزاداندیشی را با «جنجال فکری و اختلاف و کشمکش» اشتباه گرفت؛ آزاداندیشی واقعی، هیچگاه به اختلاف و کشمکش و جنجال کشیده نمیشود.
شش) یکی از موارد دیگر، «آزادی بیان» است، البته این مورد آخر به عنوان برداشت غلط از آزاداندیشی نیست، بلکه در مقام این بحث مفید به نظر میرسد که گفته شود آزاداندیشی با آزادی بیان متفاوت است، هر چند باید جداگانه تامل شود که " آیا آزادی بیان با آزاداندیشی تلازم دارد و مثلا اینکه آزادی بیان از عوامل آزاداندیشی است یا نه؟ "
اجمالا میتوان گفت «آزادی بیان» باید در خدمت «آزاداندیشی» باشد.
لذا با توجه به وجود برداشتها و معانی و تصورات غلط از آزاداندیشی که معمولا همین برداشتهای غلط از آزاداندیشی در اذهان و باورها رواج دارد، لازم است ظرافت زیادی برای «ذاتکاوی» و معناشناسی آزاداندیشی به خرج داد تا گرفتار برداشتهای «غلط» نشویم.