پنجره

سهمِ من زِ آسمانِ معرفتش ❁ قدرِ یک پنجره است زین دوار

پنجره

سهمِ من زِ آسمانِ معرفتش ❁ قدرِ یک پنجره است زین دوار

طلبه|دُچار کتاب|سرگرم با ‎قلم

۶ مطلب با موضوع «رهبر انقلاب» ثبت شده است

در مرداد ماه بود که شهید هنیه را در ایران شهید کردند و حضرت آقا برای شهادت ایشان پیام دادند؛ پیام را دوباره ببینید و با پیام شهادت شهید نصرالله مقایسه  کنید؛ و همچنین با پیامی که قبل از اعلام شهادت سید‌حسن‌نصرالله برای قضایای لبنان دادند.

چرا هیجان و شوری که در پیام تسلیت شهید هنیه بود، خوابید و در این دو پیام از آن خبری نیست؟

حضرت آقا در پیام شهادت شهید هنیه می‌فرمایند: «خون‌خواهی او را وظیفه خود می‌دانیم» و همچنین می‌فرمایند: «رژیم صهیونی، زمینه‌ی مجازاتی سخت برای خود را فراهم ساخت.»

این مجازات سختی که برای پشیمان کردن دشمن بود، چه شد؟ نگویید پاسخ آن قبلا داده شده است که اسرائیل الان این واکنش را داشته است؛ اگر هم می‌گویید پاسخی بوده و ما متوجه آن نمی‌شویم، یا اینکه می‌گویید خود غره پاسخ داد و ما پشتیبانی کردیم(؟!)؛ قبول اما دیدید که مجازات متناسب نبود و پشیمانی برای دشمن به بار نیاورد؟ و نه تنها پشیمان نشد که جلو‌تر هم آمد!

که البته بنده پاسخی نمی‌بینم؛ اساسا هیچ عکس العملی نشان داده نشد، و فرمان ولی‌خدا، امام جامعه بر زمین ماند، و عقوبت الهی این سرپیچی هم از دست دادن رهبر مقاومت و حلقه اول و بخشی از حلقه دوم او بود؛ بله وقتی فرمان ولی را زمین می‌گذاریم، باید منتظر عقوبت الهی باشیم؛ و دشمن هنگامی که دید با زدن شهید هنیه اتفاقی نیوفتاد و پاسخی نشنید، چه برسد پاسخ در خور و مجازات پشیمان کننده؛ لذا جرئت پیدا کرد و جلو‌تر آمد؛ الان هم اگر ببیند پاسخی مناسب دریافت نمی‌کند، بازهم جلو‌تر می‌آید و مطمئن باشید که جنگ به داخل ایران هم کشیده خواهد شد.

چرا که دشمن خط قرمز ندارد و دست‌بردار نیست؛ چون این جنگ برای او حیاتی است و برای او نبرد وجودی است؛ درست است که ما احساس نمی‌کنیم که جنگی داشته باشیم که وجود‌مان را به خطر بیاندازد و درست هم هست؛ ولی دشمن در وجود و بودنِ خود احساس خطر می‌کند و کسی که اینگونه وجود خود را در خطر ببیند، خط قرمز نمی‌شناسد و به همه‌چیز چنگ می‌اندازند.

لذا وقتی امام جامعه می‌بیند فرمان و دستور قبلی‌ که در پیام شهادت شهید‌هنیه بود، زمین مانده است؛ دیگر در پیام جدید آن فرمان را تکرار نمی‌کند؛ مگر حرف قبلی را گوش دادید که منتظر حکم جهاد جدید هستید؟!
که اساسا این فقدان جدید هم نتیجه و عقوبت زمین گذاشتن فرمان ولی بود.


حال بیایید به این بیاندیشیم که چه شد که فرمان ولی را زمین گذاشتیم؟ چه شد که دشمن را مجازات سخت نکردیم در حالی که زمینه‌های آن فراهم شده بود؟ به این فکر کنیم که وقتی خون‌خواهی نمی‌کنیم، وقتی مجازات پشیمان کننده‌ای در کار نیست، دشمن جلو‌تر می‌آید!
امّا واقعا چرا این فرمان زمین ماند؟
اگر عمری باقی بود و توفیقی حاصل شد، در یادداشتی دیگر، کمی به این مسئله خواهم پرداخت؛ ولی یک کلمه اگر بخواهم بگویم؛ مانع اصلی از مجازات پشیمان کننده «ترس» بود؛ گفتمان ترسی که غالب شده است و انقلابی و غیر‌انقلابی، مسئول و غیر مسئول، نظامی و غیر نظامی و ... نمی‌شناسد. و اساسا گفتمان اینگونه است که وقتی غالب بشود، کسی به راحتی از حیطه تاثیر ان در امان نخواهد بود.

و راه نجات هم یک کلمه است، شکستن این گفتمان ترسی که غلبه پیدا کرده است.
یعنی روی آوردن به صورت جدی به جهاد تبیین!

  • حامد خواجه
«بنده دلم می‌خواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّی دانش‌آموزان مدارس - روی این ریزترین پدیده‌های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد! 

خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کرده‌اند و می‌کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمی‌فهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمی‌فهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری می‌تواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند؟! 
بله؛ اگر حکومت استبدادی باشد، می‌شود. 

حکومتهای مستبد دنیا، صرفه‌شان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند. اما حکومتی که می‌خواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد؛ نظام را می‌خواهد با قدرت بی‌پایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام می‌داند، مگر مردمش - بخصوص جوانان، و بالاخص جوانانِ دانشجویش - می‌توانند غیر سیاسی باشند؟! مگر می‌شود؟! 

عالِمترین عالِمها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک آبنبات تُرش می‌تواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد! این نکات ریز را، باید جوانان ما درک کنند» (۱۳۷۲/۰۸/۱۲)
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان

┄┄┅••=✧؛✿؛✧=••┅┄┄
وقتی مردم هشیار و آگاه نباشند، نمی‌توان از یک مجلس ضعیف توقع «اصلاح» خطا‌های «غرب‌گرا»ها را داشت. شاهد آن اینکه چقدر رای اعتماد و جریانات چند روز گذشته را دنبال کردیم؟ خودم‌مان، اطرافیان‌مان، دوستان‌مان چقدر تحلیل داشتیم در خصوص رای‌های مثبت یا منفی به وزرا پیشنهادی؟ می‌دونستی ما هم باید حداقل برای خودمان نسبت به وزرا رای مثبت و منفی داشته باشیم؟ می‌دانید نماینده شهرتان به هر کدام از وزرا رای مثبت داده یا منفی؟ این آخری را البته بماند ...
یکبار دیگر برگردیم اول پست و فرمایشات حکیمانه آقا را بخوانیم!

  • حامد خواجه

این چه توقّع بى‌جایى است که اگر یک رئیس، یک مرؤوس، یک قاضى، یا مسؤول بخش خاصى از کشور، از تشکیلات حکومت اسلامى، پایش را کج بگذارد، آن آقایى که با او مواجه مى‌شود، فوراً شروع مى‌کند به اصل نظام اسلامى، اصل جمهورى اسلامى، اصل حکومت اسلامى اهانت کردن!
البته به فضل الهى، مثل همیشه، از اوّل انقلاب تا به حال، اکثر مردم خوبند.
اغلب علما و روحانیون، خوبند. اکثر با انصافند. اکثر متوجّه حقایقند.
اما در گوشه و کنار، کسانى هم پیدا مى‌شوند که این گونه‌اند.

این ناشى از چیست‌؟
ناشى از نشناختن قدر جمهورى اسلامى است. امروز هر کس با جمهورى اسلامى سرسنگین باشد، کافر به نعمت اللَّه است.
البته کافر به نعمت اللَّه، به معناى کافر باللَّه نیست. کافر نعمت است و کفر نعمت در مقابل ذات مقدّس بارى‌تعالى، یکى از گناهان بزرگ است. خدا کند که ما دچار چنین گناهى نشویم!

بیانات رهبری در جمع علما و روحانیون «تبریز»
۵ مرداد ۱۳۷۲

  • حامد خواجه
کدام محرم و صفر اسلام را نگه داشته است؟

جمله «محرّم و صفر است که اسلام را نگه داشته است» از مشهورات زمانه‌ی ما است ولی در معنای آن کمتر تامل می‌کنیم؛ اینکه کدام محرّم و صفر است که اسلام را نگه داشت؟ یا اینکه کدام اسلام با محرم و صفر زنده ماند؟

به خاطر عشق و شوری که به سیدالشهدا صلوات الله علیه داریم و درپی آن به دستگاه هیئت و عزاداری، معمولا اجازه نمی‌دهیم که عقل وارد این وادی شود و اشتباهات ما را گوش زد کند، نه تنها اجازه‌ی ورود عقل داده نمی‌شود که گاها از ورود «شرع» هم در این وادی ممانعت می‌شود؛ گاها حتی خودمان اجازه نمی‌دهیم که در این باب تامل کنیم و تقدسی مانع می‌شود که از خود بپرسیم این کدام عزاداری یا کدام محرم و صفر است که اسلام را نگه می‌دارد؟ اگر هر مجلس‌عزایی این کارکرد را دارد که اولین مجلس عزا را دشمنان سیدالشهدا گرفتند؛ اینکه اهل بیت علیهم السلام از بعد از قیام عاشورا، مدام توصیه می‌کردند یاد و نام حرکت امام حسین زنده نگه داشته شود، چه منظوری داشتند؟ آیا صرف عزاداری‌ها را توصیه می‌کردند؟ 

حتما شنیده‌اید که هیئت‌ها نقش خوبی در انقلاب اسلامی داشتند و عزاداری‌های آن زمان چقدر در کمک به انقلاب فعال بودند؛ اما این هم شنیدنی است که بودند هیئت‌هایی که مورد حمایت مادی و معنوی شاه ملعون بودند؛ هیئتی که از آن مبارزه، ظلم‌ستیزی، قیام و ... بیرون نیاید، چه کارکردی دارد؟ اینگونه هیئت‌ها چقدر می‌توانند به «اَحیوا اَمرَنا» حضرت امام صادق علیه السلام جامع عمل بپوشانند؟

در ادامه توجه شما را به بخشی از فرمایشات حضرت آقا در دیدار با مداحان در تاریخ ۳ بهمن ۱۴۰۰ جلب می‌کنم:

یک نکته‌ی مهمّی در باب هیئت هست و آن این است که امام -همان ‌طور که عرض کردم- در این دو روایت میفرمایند: اَحیوا اَمرَنا؛ مسئله‌ی ما را، مکتب ما را زنده نگه دارید یا زنده کنید. خب، امروز برای شما که در محیط شیعی، در محیط جمهوری اسلامی، در کشور مسلمان و شیعه نشسته‌اید، شاید اصلاً خیلی مفهوم نیست آن وقتی که امام صادق میگویند «اَحیوا اَمرَنا»، یعنی چه. در آن دوره‌ای که امام صادق فرمودند: اَحیوا اَمرَنا، احیای امرِ اهل‌بیت جزو سخت‌ترین و خطرناک‌ترین کارها بود؛ یک جهاد عظیم بود. حالا آن زمانهایی که ما در این زمینه زیاد بحث میکردیم، کار میکردیم -که آن حرفهای چهل پنجاه سال قبل ظاهراً چاپ شده و در اختیار افراد هست- [توضیح داده‌ایم.] زندگی مبارزاتی ائمّه و مبارزه‌ی اصحاب ائمّه جزو خطرناک‌ترین‌ها بود؛ چطور است که همه‌ی ائمّه به شهادت میرسند؟ چرا امام جواد در ۲۵ سالگی، امام عسکری در ۲۸ سالگی به شهادت میرسند؟ چرا اینها را میکُشند؟ چرا موسی‌بن‌جعفر (علیه السّلام) را چند سال به زندان می‌اندازند و در زندان به شهادت میرسانند؟ زندگی، زندگی مبارزه بود. در یک چنین شرایطی امام میفرماید: اَحیوا اَمرَنا؛ شما که می‌نشینید در آن جلسات هیئتی، احیای امر ما را بکنید؛ یعنی امام بزرگ‌ترین مبارزات را، خطرناک‌ترین مبارزات را، از اینها مطالبه میکند. پس هیئت جای چیست؟ جای جهاد. هیئت، کانون جهاد است؛ هیئت، کانون جهاد است؛ جهاد فی‌سبیل‌الله، جهاد در راه احیای مکتب اهل‌بیت، مکتب امام حسین (علیه السّلام)، مکتب شهادت. خب ائمّه (علیهم السّلام) چه جور جهادی میکردند؟ ائمّه جهاد نظامی که نمیکردند؛ جز معدودی -فقط حضرت امیرالمؤمنین، امام حسن‌ مجتبیٰ و حضرت امام حسین با شمشیر جنگیدند- بقیّه‌ی ائمّه که با شمشیر نجنگیدند؛ جهادشان چه بود؟ «جهاد تبیین»؛ همین که بنده مکرّر تکرار میکنم تبیین یا جهاد تبیین، تبیین کنید، روشنگری کنید. هیئت، محلّ جهاد تبیین است. به نظر من از این «اَحیوا اَمرَنا» این نکته‌ی بسیار مهم استفاده میشود.

حضرت آقا می‌فرمایند که هیئت جای جهاد است؛ اصلا کانون جهاد است. آن هم جهاد تبیین؛ روشنگری؛ والّا پرورش احساسات و عواطف و صرفا اشک گرفتن؛ که البته گریه بر حسین ارزشمند است؛ چقدر می‌تواند اسلام را نگه دارد؟ این گریه با معرفت است که اسلام را نگه می‌دارد؛ این گریه‌ای که مقدمه قیام است، اسلام را نگه می‌دارد؛ تبیین و روشنگری‌ها است که در بقای اسلام نقش داشتند و دارند.

  • حامد خواجه
امام حسین از تبیین تا قیام

رهبر انقلاب درباره قیام امام حسین علیه السلام فرمایشات مختلفی دارند؛ از قبل آنکه سکان رهبری را به دست بگیرند تا بعد از آن؛ سخنان ایشان در باب عاشورا و امام حسین واقعا جذاب و نو هستند و دیدگاه آدمی را نسبت به حرکت امام حسین اصلاح می‌کند؛ بخشی از سخنان ایشان در کتابی با عنوان «چهار گفتار» آمده است که در واقع چهار سخنرانی ایشان در سال‌های ۷۱، ۷۴، ۷۵ و ۷۷ می‌باشد.

به این چند جمله از فرمایشات ایشان توجه کنید:

«کسی مثل حسین‌بن‌علی (ع) که خودش تجسّم ارزشهاست، قیام میکند، برای این‌که جلوی انحطاط را بگیرد؛ چون این انحطاط میرفت تا به آن‌جا برسد که هیچ چیز باقی نماند برای اینکه کسی بخواهد مسلمان زندگی کند. ... امام حسین می‌ایستد، قیام میکند، حرکت میکند و یک تنه در مقابل این سرعت سراشیب سقوط قرار میگیرد.» ۷۷/۰۲/۱۸
«امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او ... باید شناخت.» ۸۸/۰۵/۰۵

حضرت اباعبدالله الحسین جهادشان، قیام‌شان همراه با تبیین بوده است؛ حرکت ایشان از تبیین شروع می‌شود و قیام‌شان همراه با توضیح و تبیین است؛ ایشان حتی در روز مبارزه هم از رسالت تبیینی خود دست برنمی‌دارند. از این قبیل درس‌ها در حرکت سیدالشهدا زیاد است که باید با تامل در حرکت و قیام ایشان، آموخت و در زندگی به کار بست.

  • حامد خواجه

 

 

آنقدر کم درباره‌ی شأن و مرتبت رهبر معظم انقلاب نوشته شده است و تحلیل عملکردهای ایشان آنقدر کم و ناچیز است که واقعا موجب حیرت است؛ نه آنکه از روی عشق و عاطفه شروع به قلم‌سرایی کنیم -که آن هم لازم است- بلکه با عقلانیت کامل و با روشن‌بینی و بدون اغراق، «واقعیت‌ها» هم گفته نمی‌شود. آنقدر در این زمینه کم‌کاری کرده‌ایم که هنگامه جبران نمی‌دانیم از کجا شروع به گفتن کنیم؟

آیا از اصل نظریه مترقی «ولایت فقیه» بگوییم؟

آیا درباره‌ی شخصیت امام و رهبری بنویسیم؟

درباره‌ی تجربه‌ی رهبری امام و رهبری بگوییم؟

آیا برای نشان دادن بغض دشمنان نسبت به امام و رهبری دست به قلم شویم؟

یا ...

باید زیاد گفت و نوشت، چرا که برای جبران کوتاهی‌ها در حق ایشان، و برای ادای دین نسبت به حق و حقیقت، باید بسیار فضا را با نوشته‌های عطرآگین پر کرد.

┄┅••؛••┅┄

از باب نمونه یک نامه‌سرگشاده از یک دانشجوی ساکن هلند را بازنشر می‌کنم:

برسد به دست آقای خامنه‌ای، ایرانی‌تر از همه ایرانی‌ها در طول تاریخ پیدایش حکومت و مرز جغرافیایی در سرزمین پارس!


به بهانه‌ی سالگشت انتخاب شما به رهبری ایران می‌نویسم.


من، تاریخ خوانده هستم،
و به اندازۀ کوچک خودم، دنیا دیده.
من، تاریخ ایران را خوانده‌ام.
از زمان سرزمین مادها، پارس‌ها و پارت‌ها ...
من، جز تاریخ جهان،‌ تاریخ پادشاهان ایران را خوانده‌ام؛
از کوروش و داریوش و انوشیروان و خسروپرویز تا نادرشاه و شاه عباس و کریم خان زند با لقب وکیل الرعایا!

من، تاریخ دویست ساله اخیر ایران را خوانده‌ام،
و آن سال‌های پایانی نظام پادشاهی ایران.
من، آنچه در ایران در دوره رضاخان و پسرش گذشته خوانده‌ام.
در کتب مختلف به زبان‌های مختلف.

و پس از آن ...
من، زندگی امام خمینی را خوانده‌ام و شیوه رهبری و حکومت‌داری‌اش و شأن و شخصیت و هویتش.

و بعد شما ...
من تاریخ زندگی شما را خوانده‌ام.
با تنوعی بالا ...
من، بیست و چند سال سخنرانی‌های شما پس از رهبری را گوش داده‌ام.
با دقت و فکر خوانده‌ام.

با جرأت و اعتماد به نفس و اتکا به اعتقاداتم می‌گویم:
بعد از امام خمینی،
ایرانی‌تر از همۀ ایرانی ها شما هستید.
پادشاه تر از همه پادشاهان ایران، شما هستید.
خدماتی که شما به ایران کرده‌اید مثل و مثال دیگری جز امام خمینی ندارد.

آقای خامنه‌ای، رهبر فرزانه ایران!
فقط شما هستید که از قدرت خود سوء استفاده نکرده‌اید.
فقط شما هستید که چون تمام پادشاهان ایران،
برای قدرت و ثروت نجنگیدید.
برای شهرت و محبوبیت دست به رفتارهای رایج، جهت عوام فریبی نزدید.
فقط شما هستید که سفرهای تفریحی ندارید.
فقط شما هستید که از همسر و دخترانتان استفاده ابزاری نکردید.
فقط شما هستید که نگذاشتید فرزندانتان دیده شوند
و صاحبان مقام و منصب و شهرت و قدرت.
فقط شما هستید که دغدغه دین و دنیای مردم را با هم در عالی ترین درجات دارید.
فقط شما هستید که به نحو احسن وظیفه‌ای که به گردن دارید را،
هزاران بار بیش از حد انتظار به انجام رسانده‌اید.
فقط شما هستید که مردم را تحقیر و تضعیف نکردید
و هرگز از ایشان بدگویی ننمودید.

در این تمدن ۲۵۰۰ ساله تشکیل حکومت در ایران،‌
بین تمام پادشاهان این سرزمین، فقط شما هستید که نظام طبقاتی را بی اعتقادید،
حرمسرا ندارید و بدون کاخ و برج و مراکز تفریحی اختصاصی هستید.
فقط شما هستید که بجای سر زدن و چشم درآوردن و زبان از حلقوم بیرون کشیدن که عرف تنبیهات و جنایات پادشاهان سرزمینم بوده،
سالانه و بارها، آسیب زنندگان به حیثیت و آبروی فرهنگ و اقتصاد و سیاست یک کشور را شامل عفو عمومی کردید.
فقط شما هستید که جنگ‌های متجاوزانه به سرزمین‌های مجاور نداشته‌اید که هیچ،
برای استقلال آن‌ها و افتادن حکومت دست مردم آن سرزمین‌ها تلاش کرده‌اید.
فقط شما هستید که در سرزمین‌های مختلف همسایه و غیر آن،
علاقه‌مند و معتقد و فدایی دارید ...

در میان تمامی پادشاهان ایران،
فقط شما هستید که در حوزه‌های مختلف علمی و معرفتی سرآمد علما و دانشمندان زیادی هستید.
فقط شما هستید که آنقدر کتاب خوانده‌اید که از شماره خارج است.

فقط شما هستید که تحمل شکنجه و تبعید داشتید
و خم به ابرو نیاوردید.
و هرجا رفتید منشا خیر برای ایران و ایرانی شدید.
فقط شما هستید که اهل انتقام نبوده و نیستید.
فقط شما هستید که خودتان را خرج ایران کردید نه ایران را خرج خودتان.

فقط شما هستید که هرگز از ما مردم ناامید نشده‌اید.
فقط شما هستید که معنای مقاومت را در کلام و عمل به ما ثابت کردید. فقط شما هستید که جانانه از زبان فارسی حمایت کردید.
فقط شما هستید که دغدغه دارید و آرزو دارید که با همت همین جوانان ایرانی، روزی زبان علم دنیا، زبان فارسی باشد!

دانشجوی ایرانی ساکن هلند و فرانسه

موضوع جدیدی با عنوان «رهبر انقلاب» افزوده شده است که قرار است از این دست یادداشت‌ها بیشتر در آن نوشته شود و همچنین از این قبیل اگر جایی دیدم برای‌تان بازنشر خواهم داد.

  • حامد خواجه
پنجره


✦ هرکس می‌خواهد ما را بشناسد داسـتان کـربلا را بخواند! "شهید آوینی"
┄┅••==✧؛✿؛✧==••┅┄
● طلبه | دُچار کتاب | سرگرم با ‎قلم
و در آرزوی فرهنگ آزاداندیشی
┄┅════┅┄

آخرین نظرات