پنجره

نگاشته‌های حامد خواجه

پنجره

نگاشته‌های حامد خواجه

طلبه|دُچار کتاب|سرگرم با ‎قلم

 

صـدبـار اگــر از دسـت تـوام خون رود از دل
از در چـو درآیــی، هــمـه بیــرون رود از دل

 

 

لـیـلـی همـه در خـنـده و بـازیـسـت، چـه دانــد
کـز دیــده چـه ها بـر سـر مجـنـون رود از دل

 

 

گــر قـصـه عـشــق مـن و یــــارم بـنـگـارنـــد
صـد لـیـلـی و مجـنـون همه بیـرون رود از دل

 

 

گفتی که برون کن غم من از دل و خوش باش
آه؛ ایـن سخـن سخـت، مـرا چـون رود از دل؟

 

 

پنجره


سهمِ من زِ آسمانِ معرفتش ❁ قدرِ یک پنجره است زین دوار
┄┅════┅┄
✦ هرکس می‌خواهد ما را بشناسد داسـتان کـربلا را بخواند! "شهید آوینی"
┄┅••==✧؛✿؛✧==••┅┄
● طلبه | دُچار کتاب | سرگرم با ‎قلم
↻ در جستجوی «مکتب امام»
♡ و در آرزوی فرهنگ آزاداندیشی
...