آنقدر خودمان را حق میدانیم، که تحمل شنیدن حرف مخالف را نداریم؛ چه برسد به پذیرفتن آن. حتی محیط اطرافمان را هم به نحوی محیا میکنیم که بروفق حقمداری من و نظر من باشد؛ چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی.
تنها با کسانی معاشرت میکنیم که موافق ما باشند و ما را تایید کنند و یا حتی در انتخاب روزنامه هم اول به دیدگاه خود نگاه میکنیم بعد روزنامه میخوانیم. با کسانی که نظری مخالف ما دارند، اصلا باب گفتگو را باز نمیکنیم که حداقل حرفشان به گوشمان خورده باشد. مخالفانمان را برچسب میزنیم و با کلماتی چون بیسواد، مرتد، متحجّر، کافر و ... از خود میرانیم و حتی حوصله شنیدن حرفهایشان را هم نداریم! در فضای مجازی تنها افراد و کانالهای موافق خود و جناح خود را دنبال میکنیم. هوش مصنوعیِ تکنولوژی هم که میفهمد از چه محتوایی خوشمان میآید و همانها را برایمان ردیف میکند.
کمی به خود بیاییم! گاهی، احتمال اشتباه کردن هم بدهیم کمی روی حرف طرفمان فکر کنیم؛ اصلا فکر کردن هم پیش کش، گاهی اجازه بدهیم کمی حرف مخالف هم به گوشمان بخورد!